دختران زردکوه

اجتماعی . اموزشی

دختران زردکوه

اجتماعی . اموزشی

بیا به غار برگردیم !

به اندازه ی آگهی‌های نیازمندی همشهری،

به بلندای نوارقلب‌های پدربزرگ،

به تعداد مین‌های مدفون در خاک زمین

دوستت می دارم

و از یاد نمی‌برم

سفره‌های شرمنده‌ی شهر را

با دوست داشتن تو!

 

نمی‌خواهم خواستنت

چشم‌بندی شود بر چشم هایم

برای ندیدن پلاسیدگی جهان...

از آغوشت پناهگاهی نمی‌سازم

برای گریز از تماشای تاول شهر

که ورم می‌کند آرام آرام

در احاطه‌ی دیوارهایی

که خواب شعار و شبنامه می‌بینند.

نمی‌گذارم بوسه‌ات

قفلی شود بر لب‌هایم

به زندانی کردن فریادها و سرودها...

 

تو را انسانی برابر می‌خواهم

در کنار خود،

نه لیلی‌ای که مجنون‌وار او را

به آشپزخانه بپوسانم

و خلاصه‌اش کنم

در ماشین لباس‌شویی و دیگ زودپز!

 

تو را تمام زنان جهان می‌خواهم

و تمام زنان جهان را آزاد.

 

"یغما گلرویی"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.